چندوقتی بود که یه دستور غذای جدید رو دیده بودم
و دلم میخواست درستش کنه
اولش که رفتم تیکههای مرغ رو خورد کنم
از زیر دستم سُر خورد و دستم با چاقو برید
بعدش رفتم برای غذای جدید، شیر و خامه خریدم اومدم گذاشتم روی اوپن
نشستم روی مبل تا دستور دقیقش رو بیارم ببینم از هر موادی چقدر باید بردارم
بلند شدم اومدم سمت آشپزخونه
دیدم واااایِ من! پاکت شیری که خریده بودم انگار سوراخ داشته و متوجه نشدم و تقریبا کل شیر ریخته روی اوپن و سرازیر شده تا پایین کابینتها و روی زمین ریخته شده
سریع شیر باقی مونده رو ریختم داخل ظرف و همه جا رو تمیز کردم...
خلاصه که دردسر داشت...
بالاخره غذا رو گذاشتم که بپزه
گفتم ظرفا رو بشورم تا غذا بپزه
نفهمیدم چی شد که یهو ماگ مخصوصم از بالا افتاد پایین و شکست
این ماگ رو که تصویر شازه کوچولو روش حک شده خیلیییی دوسش داشتم
فقط توی همین مایعات رو میخوردم و ده سالی بود که رفیقم بود:(
بابت ماگ ناراحت شدم و حتی دلم براش تنگ میشه که دیگه ندارمش:(
...
یه غذای اَدایی سه تا حادثه برام داشت
بدترینش ماگ قشنگم بود
...
اما غذا خوشمزه شد..