دیشب اومدم کاشون و فردا برمیگردم
کلاس پنجشنبهمو کنسل کردم و چهارشنبهمو جابجا کردم تا تونستم بیام
...
امشب خالم گفت میخواد تنهایی بیاد اصفهان و یه هفته پیشم بمونه
خالم رو خیلی دوسش دارم
و باهاش بهم خوش میگذره
اما بحث اینه که عصرام پر هست و بعد از اینکه از کلاسای عصرم برمیگردم خونه، دیگه توان بیرون رفتن و تفریح رو ندارم و نمیدونم برنامه بیرون بردن و تفریحات خالم رو چه جوری باید جا بدم توی برنامههام؟
تازه پ هم هست و...
...
به فهیمه بگید اینقدر توی اینستا پستای چرت و پرت برام نفرسته
واقعا خیلی از پستاش برام دیس لایکی هست تا لایکی
...
ف دختر دوست بابام چندشب پیش زنگم زد
حرف روانشناسی زرد و غیرزرد شد
(تازه میخواد این رشته رو بخونه)
بهش گفتم توی اینستا خیلی از روانشناسا زرد و غیرحرفهای هستند اینا رو فالو نکن بجاش درست حسابیا رو فالو کن
گفت مثل کیا؟
گفتم برو توی فالوینگهای پیجم هرچی فالو کردم فالو کن
گفت پیجت رو ندارم، وقتی دیدم آنفالوم کردی منم انفالوت کردم
گفتم ببین من اکثر پیجای شخصی رو فالو نمیکنم
و همه فکر میکنند یه مشکلی باهاشون دارم که انفالو هستن
هشتاد تا فالوینگ دارم و دویست و خردهای فالور
و این برداشت تو و خیلیاست که مشکلی وسط هست
درصورتیکه من نمیخوام برای خوندن زندگی شخصی بقیه وقت بزارم اینستام رو هدفمند کردم که خلوتش کردم
(البته کاش میشد بهش بگم از اینکه همش میدیدم با یک کیک روزگَرد و هفته گرد و ماهگرد توی جنگل و دریا وکافی شاپ شوهرت رو سورپرایز میکردی خسته شده بود که انفالوت کردم) :/
...
مامانم خیلی بیسیاسته
بابام رو به راحتی میتونه توی مشتش بگیره و بلد نیست
...
دیگه اینکه دلم برای خواهرم توی این دنیا بیشتر از هرکسی تنگه
از عید تا حالا ندیدمش
...
حقوق این ماهم رو ریختن و حواسشون نبوده حق مدیریتم رو کم کنند
...
شوهرخاله شمام اینقدر رو مخه؟:/
...
حضورم توی فضای مجازی خیلییی کمرنگ تر شده
ینی فرصت نمیشه دیگه
...
تو هم یه چیزی بگو بعد بخوابم:)
...
شب بخیر دنیا و آدماش:)